سوتک

عاشقانه

سوتک

عاشقانه

خدایا

خدایا کفر نمی‌گویم،
پریشانم،

چه می‌خواهی‌ تو از جانم؟!
مرا بی ‌آنکه خود خواهم اسیر زندگی ‌کردی.

خداوندا!
اگر روزی ‌ز عرش خود به زیر آیی
لباس فقر پوشی
غرورت را برای ‌تکه نانی

‌به زیر پای‌ نامردان بیاندازی‌
و شب آهسته و خسته
تهی‌ دست و زبان بسته
به سوی ‌خانه باز آیی
زمین و آسمان را کفر می‌گویی
نمی‌گویی؟!

خداوندا
اگر در روز گرما خیز تابستان

تنت بر سایه‌ی ‌دیوار بگشایی
لبت بر کاسه‌ی‌ مسی‌ قیر اندود بگذاری
و قدری آن طرف‌تر

عمارت‌های ‌مرمرین بینی‌
و اعصابت برای‌ سکه‌ای‌ این‌سو و آن‌سو در روان باشد
زمین و آسمان را کفر می‌گویی
نمی‌گویی؟!

خداوندا!
اگر روزی‌ بشر گردی‌
ز حال بندگانت با خبر گردی‌
پشیمان می‌شوی‌ از قصه خلقت، از این بودن، از این بدعت.

خداوندا تو مسئولی.

خداوندا تو می‌دانی‌ که انسان بودن و ماندن
در این دنیا چه دشوار است،
چه رنجی ‌می‌کشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است… 

                                                                          دکتر علی شریعتی 

 

  

                                               

نظرات 20 + ارسال نظر
جواد طوفان شنبه 13 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 04:41 ب.ظ http://darhttp://darkoochehayemah.blogfa.com/

ز حال بندگانت با خبر گردی؟!!!!!!!!!!
خبر ندارد؟
(با احترام به دکتر شریعتی)

وحید یکشنبه 14 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 02:43 ب.ظ http://www.arinoos.blogsky.com

سلام مریم جان
خوبی؟
این رو قبلا خونده بودم ولی هر بازم برام خیلی قشنگ بود.
فعلا...

نسیم دوشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 12:43 ب.ظ http://maahaak.blogfa.com

سلام مریم جان
عاشق شعرا و متنای دکتر شریعتی ام
اینم حرف نداشت خیلی عالی بود
مرسی عزیزم

حسین دوشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 04:02 ب.ظ http://suotak.blogfa.com

سلام:
ممنون ازین که بهم سر زدی.منم لینکت کردم.بازم سر بزن.
یاعلی

نازنین دوشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 08:48 ب.ظ http://www.delkhaste3.mihanblog.com

وب قشنگی داری

نسیم سه‌شنبه 16 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 12:36 ق.ظ

در شگفتم که سلام آغاز هر دیداریست، اما در نماز پایان است.شاید این بدین معناست که پایان نماز،آغاز دیدار است(دکتر شریعتی)

شاپرک سه‌شنبه 16 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 12:59 ب.ظ http://www.vigar.blogfa.com

سلام عزیزم.شعر خیلی زیبا و تلخی بود ممنون عزیزم
طنابی از حسرت ها خواهم ساخت
و به درختی از ندیدن ها خواهم بست
گردن حضور بی وجود خودم را
به دست دلهره های طناب خواهم داد

شاپرک سه‌شنبه 16 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 01:00 ب.ظ http://www.vigar.blogfa.com

از صندلی چوبی ثانیه ها گذر خواهم کرد
و با لگدی به این ثانیه ها
با ثانیه ها، با تو، با آسمان و با این درخت خشک و پوسیده
خداحافظی خواهم کرد
نمی خواهم حتی بارانی از غصه چشمان زیبایت را تر کند

شاپرک سه‌شنبه 16 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 01:01 ب.ظ http://www.vigar.blogfa.com

من اکنون آزادم
مثل پرنده مثل یک برگ جدا مانده از درخت
اکنون آزادم
بگذار کمی نفس بکشم هوای اینجا سرشار از بوی توست
اینجا کسی برای نرسیدن به آرزوهای آبی مرا سرزنش نمی کند
بگذار پرواز کنم

شاپرک سه‌شنبه 16 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 01:02 ب.ظ http://www.vigar.blogfa.com

اینجا دیگر دیواری وجود ندارد
که فکر مرا در میان خود حبس کند
بگذار با تقلایی خودم را به دست طناب بسپارم
و پرواز کنم
بگذار بروم
اینجا سرد است......

شاپرک سه‌شنبه 16 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 01:03 ب.ظ http://www.vigar.blogfa.com

با افتخار لینکت کردم عزیزم میبوسمت[گل][بوسه]

باران عشق سه‌شنبه 16 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 05:28 ب.ظ http://www.baraneeshgh.blogsky.com

خیلی زیباست!

پسرآریایی پنج‌شنبه 18 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 01:52 ب.ظ http://deshne-jonoon.blogfa.com

سلام دوست عزیز
ب روزم حتما سر بزن
خوشحال میشم
موفق باشی در پناه حق

نسیم جمعه 19 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 12:44 ق.ظ http://maahaak.blogfa.com

چه خوشگله قالبت
یه حس خاصی داره

میثم شنبه 20 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 03:52 ب.ظ http://www.meisamefect.blogfa.com

سلام مریم جان خیی خوب بود من مطالب دکتر شریعتی رو خیلی دوس دارم ممنون وآفرین از این انتخابت به منم سر بزن قربانت

مرسی از لطفت

علی یکشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 05:37 ب.ظ http://anoosheghalam.blogfa.com/

درود دوست عزیز بسیار زیبا بود
با مطالبی جدید و آموزنده به روزم به امید روزیکه که ما ایرانیان پارسی سخن بگوییم زبانی بدون واژه های بیگانه
موفق باشی
بدرود

[ بدون نام ] دوشنبه 22 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 12:33 ق.ظ

سلام مریم جان
عاشق شعرا و متنای دکتر شریعتی ام
اینم حرف نداشت خیلی عالی بود
مرسی عزیزم
جات خالی هفته پیش تودمشق پیش ارامگاه دکتر شریعتی بودم
راستی ستایش میگه دوستت دارم خاله
این شماره ستایش۰۹۱۲۴۶۳۷۲۱۸

اردشیر بابکان پنج‌شنبه 8 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 10:19 ب.ظ http://www.avestaariyo.blogfa.com

درود دوست عزیز:
من در وبلاگم مطلب کوتاهی درباره صلح و دوری از جنگ در دین زرتشت نوشتم لطفا" اگر مایل هستید آن مطلب را بخوانید و با دیدگاه خود آن را کامل کنید.
10مهر روز جشن ایرانی مهرگان پیشاپیش گرامی باد.
با تشکر از شما دوست عزیز[گل]

سید علی شنبه 10 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 07:41 ب.ظ

سلام چطوری؟ خیلی حال کردم با این شعرت مثل خودت خوشگل بود. شاید تو از ما بدت بیاد به خاطر خاطرات گذشته ولی اون زمان بچگی میکردیم الان دیگه بزرگ شدیم فرق میکنه.BOOOSS

سید علی پنج‌شنبه 15 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 05:17 ب.ظ

سلام از این شعرت خوشم اومد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد